· در جنگهای امروزی، هر گاه مقدورات و امکانات جنگ الکترونیکی، به فرماندهی اجازه صدور دستور را نداده و نگذارد از توانمندی ها و تجهیزات اش به نحو مطلوبی بهره برداری کند و مانع ترتیبات لُجستیکی، آمادی و اداری اش شود، با هر تعداد تجهیزات، جنگ افزار و تسهیلات انسانی که باشد محکوم به شکست است.
· امروزه توان عملیاتی جنگ الکترونیک (سخت افزاری و نرم افزاری) بخشی از توان رزمی نیروهای مسلح هر کشور محسوب می شود.
· استفاده گسترده نیروهای نظامی از سامانه های الکترونیکی و طیف امواج الکترومغناطیسی، در انواع تجهیزات و جنگ افزارها، و به کارگیری آنها در نبردهای امروزی به عنوان یک اقدام تاکتیکی (تکریوی) و راهبری محسوب می شود.
· تعیین دقیق موقعیت اهداف نظامی، استفاده از موشک های دوربرد و راهبردی، بدون کاربرد سامانه های سخت افزاری، نرم افزاری و الکترونیکی در قالب حساسه های ویژه جنگ الکترونیکی جهت هدایت رباتیک و هوشمند آتش باری آنها به سوی اهداف از پیش تعیین شده در شبکه های فرماندهی و کنترل نیروهای مسلح، نقش و جایگاهی راهبردی و حیاتی دارد.
· جنگ افزارها هر اندازه که پیشرفته و با قدرت باشند، در دست افراد بی کفایت، بدون آموزش و مردد، هیچ گونه کارآیی و ارزشی نخواهند داشت. البته به فرض آنکه خدمه ها نیز در حد مطلوب ورزیده و توانا باشند ولی از این ابزار درست و صحیح استفاده نکنند، هیچ گونه بهره ای نداشته و افراد کارآمدی نخواهند بود.
· کارآیی رزمی بستگی به قدرت جنگ افزار، لیاقت و مهارت های انفرادی و کار گروهی کارکنان و شیوه های فرماندهی در سطوح صف و ستاد، تاکتیک ها (تکریو) و فنون جنگ الکترونیکی به کار گرفته شده در عملیات و نبردها دارد.
· نیروی ایمان، اراده پایداری و اعتماد به نفس، زیر بنای پیروزی محسوب می شود.
· در جنگهای امروزی به همان شیوه هایی که از قدرت آتش جنگ افزارها به عنوان یک عامل قدرت رزمی استفاده می شود، تاکتیک ها و فنون جنگ الکترونیکی نیز بُعد تازه ای از این قدرت محسوب می شود و با استفاده از آن می توان توان رزمی دشمن را کاهش داد و به طور نسبی اعمال نفوذ کرد؛ زیرا هر اندازه که یک نیروی نظامی و جنگ افزارهای سازمانی آن به انواع حساسه های پخش و دریافت امواج الکترومغناطیسی وابسته باشند، به تبع آن به همین نسبت در مقابل اقدامات جنگ الکترونیکی نیز آسیب پذیرتر خواهند بود.
· در جنگ های آتی، جنگ افزارهای هوشمند به جای تخریب انبوه (مانند تولید انبوه کشته) اهداف خود را انتخاب می کنند. این جنگ افزارهای با هوش، نیازمند سربازان و فرماندهانی باهوش هستند که باید کاری غیر از چکاندن ماشه انجام دهند.(پژوهش یار 1378،ص3)
· دانایان به اتکای دانایی خود بر مسایل و مشکلات خویش فایق می آیند و نادانان بیش از پیش احساس ناامنی خواهند کرد .(همان منبع)
2- مدریت راهبردی در جنگال:
از اوایل دهه 1370 جریانی آکنده از رقابت و تحولات پر شتاب ، با سطح بالایی از مجهولات در حوزه های سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و به ویژه نظامی شروع شده که اثرات و نتایج آن در محیط پیچیده پرابهام امروزی به خوبی قابل مشاهده است. مدیران و فرماندهان نظامی اگر چه تلاش می کنند تا ابهام پیچیدگی را در پیاده سازی انتخاب های خود کاهش دهند ، اما هرگز نمی توانند همه آنها را حذف کنند.
برای مقابله با چنین وضعیتی به طورهم زمان ، نیاز به دو حرکت اصولی است : حرکت اول ، تشخیص عوامل کلیدی موفقیت است . حرکت دوم ، تدوین راهکارهایی است که به هنگام ضرورت قادر باشند با عوامل تهدید و ضعف بر خورد کرده و از فرصت ها و قوت ها بهره گیری کنند و بستر مناسبی را در چنین محیطی ، برای مقاطع زمانی کوتاه و بلند مدت